بنامت
مو که افسرده حالم چون ننالم
شکسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند فلانی ناله کم کن
تو آیی در خیالم چون ننالم
نمیدونم دلم دیوونه کسیت
اسیر نرگس مستوونه کیست
نمیدونم دل سرگشته ما
اسیر نرگس مستوونه کیست
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
به تخت ار پادشاهی عاقبت هیچ
گرت ملک سلیمان در نگین است
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
بود درد مو و درمونم از دوست
بود وصل مو و هجرونم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست
جدا هرگز نگردد جانم از دوست